پاشازاده: به کمیته فنی هم گفتم نکونام مناسب استقلال نیست/ آه و ناله این هوادار یقه شما را می‌گیرد

به گزارش خبرورزشی، پس از آنکه بخش اول گفتگو با مهدی پاشازاده درخصوص شرایط و مشکلات باشگاه استقلال تقدیم شما شد، حالا به پخش قسمت پایانی این برنامه رسیده ایم.

صحبت ها و انتقادات صریح پاشازاده را حتما ببینید و بخوانید.

او می گوید با وجود اینکه می داند گفتن حقایق به ضررش می شود، همیشه حقیقت گفته و این کار را ادامه خواهد داد.

فرشید سمیعی گفت برخی پیشکسوتان به ما کمک می کنند اما از ما خواسته اند اسمی ازشان نبریم. شما جزو آنها هستید؟

به هیچ وجه اینطور نیست، کمکی هم از من خواسته نشده. رو بازی کنیم. این حرف فرار رو به جلو است. در همان کمیته فنی هم یک صورتجلسه نوشتند، همه امضا کردند، من نکردم.

چرا؟

چون فرار رو به جلو بود و من قبولش نداشتم.

یادم است خروجی رسانه ای جلسه این شد که انتخاب جواد نکونام است اگر به هر دلیلی مشکلش حل نشد، مهدی پاشازاده، مشکل جواد نکونام چه بود؟

مشکل مجوزش بود.

اگر برگردیم عقب به نظرت آن انتخاب، انتخاب درستی بود؟

به نظر من نه. جواد جان ببخشید، من همانجا هم نظرم را دادم. این را هم بگویم سال قبل تمام قد پشت جواد نکونام ایستادم. حمایتش کردم، کار درست هم انجام دادم اما آن موقع در جلسه فنی نظر من نه بود. دو دلیل گفتم. هر دو دلیل اتفاق افتاد. یک اینکه با جواد کار کردن سخت است، می تواند اوضاع و شرایط بالا پایین شود که دیدیم شد. با باشگاه و مدیریت دیدید چه پیش آمد.

نکته دوم، به صراحت می گویم، گفتم جواد نکونام مربی خوبی است اما در این شرایط به درد استقلال نمی خورد. اینجا طرفدار باید تیمش هجومی و رو به جلو بازی کند.

گفتم پارسال همانطور که شروع کردیم فصل را تمام کردیم، حالا با این روش می توانیم جزو ۵ تا باشیم در فصل جدید؟ نه!

این را هم گفتم که اینجا استقلال است. نمی توانیم جلوی تیم های پایین جدولی دفاع کنیم تا ضدحمله بزنیم. این را گفتم و بعد گفتم این خط و این هم نشان. به همین خاطر امضا نکردم.

تابستان شما گزینه بودید که اگر نکونام نشد شما انتخاب خواهید شد. امسال هم نام شما، سهراب بختیاری زاده و خسرو حیدری به عنوان سه گزینه مطرح شد.آیا از باشگاه با شما تماس گرفتند؟

به هیچ وجه.

یعنی اسم شما را آوردند تا انتصاب شان را تبدیل به انتخاب کنند؟

این اتفاق رخ داد. یک مساله ای را هم باز کنم، پنج شش سال است این اتفاق برای من رخ می دهد و هر سال از اسم من سو استفاده می کنند. من مربیگری را هم از جواد نکونام، هم از محمود فکری و هم از فرهاد مجیدی زودتر شروع کردم. وقتی این دوستان به استقلال آمدند، من چند قهرمانی داشتم. به لیگ بالاتر صعود کرده بودند.

آن سالی که جواد نکونام آمد و در پنج شش هفته آخر با نساجی صعود کرد، همه چیز تیم را خودم بسته بودم. حتی لباس تیم را من انتخاب کردم. اولین مربی ای بودم که تمرین کردن تیم در تهران را پیاده کردم. حالا کاری با خوب و بدش ندارم. اولین مربی بودم که گفتم تیم تهران تمرین و در شهرش بازی کند.

بعد از اینکه نیم فصل، دوم جدول بودیم، استعفا کردم و رفتم، هفت بازی نساجی نبرد ولی باز بالای جدول بودند. شش هفت تای آخر جواد نکونام آمد. نیم فصل اول خانه به خانه بود و از آنجا بیرون آمد.

اولین کسی هم بودم که مدرک مربیگری را از اروپا گرفتم.

دستیار خسرو حیدری می گفت لباس و خورد و خوراک و همه چیز را برای تیم ایشان فراهم می کرد. مد است استقلالی ها این کار را می کنند؟ از بابت اینکه لباس را گفتی می گویم.

نه، از این بابت گفتم که واقعا هیچی آنجا نبود. نگفتم که پولش را من دادم، نه من پیگیر اینها شدم.

من هم به این خاطر پرسیدم که هلدینگ خسرو حیدری، سرپرست و همه را با هم اخراج کرد. به نظرت دروغ گفته بود آقای نورمحمد؟

اصلا چه دروغ گفته باشد چه راست، اشتباه است. اصلا نباید به اینجا برسد. این باز به همان مدیریت برمی گردد.

مثلا چرا این اتفاقات در رابطه با آرمین سهرابیان افتاد. پس معلوم است کارتان را درست انجام ندادید. مگر می شود همچین چیزی؟

من آقای نورمحمد را درست نمی شناسم، به نظر شما راست گفته است؟

اگر چیزی نباشد که نمی گویند. در این چند وقت هم این موارد بوده. آکادمی ما همین است دیگر.

سهراب بختیاری هم مثل شما در جام جهانی به عنوان نماینده استقلال بازی کرده است. البته آن زمان که در جام جهانی بازی کرد بازیکن صباباتری بود اما سابقه استقلال هم داشت. الان ایشان به عنوان مربی موقت آمد، گفتند یا سرمربی می شود یک خارجی را به عنوان دستیار می آوریم یا سرمربی خارجی بیاید او دستیارش باشد. کدام بهتر بود از نظر شما؟

الان نمی شود گفت کدام نتیجه می داد. مهم این است که آرزو کنیم استقلال نتیجه بگیرد اما آینده ما چی؟ از الان باید برای سالهای بعد برنامه ریزی کنیم.

چرا در استقلال این اندازه انتخاب مربی رابطه ای است؟ هرکس آمده سلیقه ای انتخاب کرده!

چون در این ۱۰ سال آدم های اشتباهی به استقلال آمدند. نمی دانم عامدانه آدم های اشتباهی به استقلال آوردند یا نه. یک زمان می گفتیم وزیر پرسپولیسی است. کاش او برگردد! ما الان از خودی می خوریم، نمی فهمیم کی به کی است؟

الان می گویید ۱۰ سال پیش ولی من یادم نمی آید استقلال از کی اینطور شد. من خاطرم است در پرسپولیس جز علی پروین کسی سراغ شخص دیگری نمی رفت. آقای پروین هم محمد مایلی کهن را کنار خودش می نشاند که همه قبولش داشتند. وقتی استقلال پورحیدری را داشت، کجا این اتفاقات رخ می داد؟

باز برگردیم به آن جلسه. به یکی از بزرگتران خودم گفتم این کار را نکنید. روی این نیمکت شما خودت نشستی، آقای پورحیدری نشسته، خدا بیامرز ناصر خان نشسته است، نصرالله عبداللهی نشسته، این نیمکت را کوچکش نکنید. متاسفانه باشگاه ما و نیمکت ما را دارند کوچک می کنند، این ضربه می زند. نیمکت را کوچک و ضعیف کردند.

آن سمت اما پرسپولیس صدر جدول است، سر و دست شکاندند، کلی کار کردند تا کریم باقری را برگرداندند. دم شان گرم، واقعا دم شان گرم.

شما همان مقطع که در کمیته قرار بود تصمیم گیری شود، بین جواد و نکونام و گزینه خارجی، انتخاب تان چه بود؟

قطعا مربی خارجی. من از روز اول گفتم، آنجا هم گفتم، مربی خارجی خوب بیاورید و چند نفر که وزن دارند کنار او بگذارید. ما در رختکن به آدم وزن دار احتیاج داریم. برای آینده مان هم نیاز به برنامه ریزی داریم. 

به نظر شما چرا جواد نکونام سقوط کرد؟ کاپیتان لالیگایی، ۱۵۲ بازی ملی...

ببینید این می تواند خیلی کمک کند اما اصلا ملاک نیست. مسائل دیگری هم وجود دارد. دیدم الان هم دوستان عزیز چند ایرانی را کاندید کردند. اینجا استقلال و پرسپولیس است. بزرگشان آقای فیروز کریمی بود که نتوانست. اینجا خارج از خانواده کسی پذیرفته نمی شود، درست یا غلط. از ۷۰ سال پیش با همین سیستم پیش رفته است. وقتی اینجا سیل بیاید همه را با هم می برد.

سقوط جواد نکونام از کجا شروع شد؟

امسال تمرکز نداشت. آن مدلی که دارد هم همیشه جور در نمی آید. ما سه دسته مربی داریم، یک عده می آیند، نمی شود و می روند. دسته دوم بر حسب مکان و زمان است نتیجه گیری شان. یک جا می رود موفق است و یک جای دیگر نه، هم نمونه ایرانی اش را داشته ایم و هم خارجی.

دسته سوم کسانی هستند که فلسفه دارند و با آن فلسفه شان حرکت می کنند. هرجا می روند آن فلسفه حاکم می شود و می تواند رمز موفقیت باشد.

برخی می گویند غرور مقدمه سقوط است. به نظر شما در رابطه با جواد نکونام اینطور شد؟

جواد نکونام پارسال موفق بود. از لحاظ نتیجه می گویم، بالای جدول قرار گرفت اما از اتفاقاتی که برایش رخ داد درس نگرفت. خودش را قوی نکرد. فکر کرد می تواند مثل همان اتفاقات پارسال پیش برود.

این هم پس نوعی غرور است دیگر. از فلسفه گفتی، یعنی اتفاقات پارسال تاثیری نداشت؟ مثلا هستند کسانی که می گویند نکونام پارسال با علی خطیر دعوا می کرد ولی این دشمن، اگر بگوییم خطیر حتی دشمن نکونام بود، جلویش بود اما نمی دانست اگر علی خطیر برود ممکن است کسی بیاید که جلوی چشم نباشد. این مساله در ناکامی این فصل استقلال چه اندازه تاثیر داشت؟

این کلا اشتباه است دیگر. چرا باید سرمربی و مدیر تیم با هم دعوا داشته باشند؟ پارسال این اتفاق رخ داد. امسال هم رخ داد. دیگر مشکل کلی شد. پارسال یک نفر علی خطیر بود. امسال هلدینگ و هیات مدیره و ...

همینجا یک پرانتز باز کنم. خیلی استقلالی ها می گویند ما امیدوار بودیم تیم به هلدینگ برسد و خیال مان راحت شود. اما به جای هلدینگ به شهریاری رسیده، به یک شخص رسیده باشگاه.

بله شخصی شده است. آقای شهریاری یکی دو مصاحبه داشته و خیلی چیزها را به صراحت گفت. اما دوستان اینجا استقلال است. در همین چند روزه شده در رستوران نشستم، هوادار می آید و صحبت می کند و همانجا اشک در چشمش جمع می شود. وجدان داشته باشید، نمی دانم چطور شب راحت می خوابید؟ این آه و ناله که پشت شماست، بد است!

اگر شما امسال مربی استقلال بودی، همین بازیکنان رو می گرفتی؟ می خواستم بپرسم موافق هستی با یارگیری امسال استقلال؟

بازیکنان بدی نیستند اما بالانس نیستند.

بالانس نیستند یعنی چه؟ کجا می شد بازیکن خرید؟

ما می توانستیم یک مهاجم شش دانگ داشته باشیم و بلانکو را هم داشته باشیم.

برای بازی کردن همین بلانکو ۴ نفر از لیست خارج شدند تا مشکل سقف قرارداد حل شود!

چرا این کار را انجام می دهیم؟ چون آنن مشاور مالی، حقوقی، مدیر ورزشی و ساختار وجود ندارد که بنشینند جلسه بگذارند چطور باید مشکلات را حل کرد.

الان یکی از مشکلات ما این است با این شرایط کدام مربی خوب اروپایی حاضر است بیاید؟ همین پل لو گن فرانسوی، این همه سال است که بیکار است. این همه منتش را کشیدند، نیامد.

برخی دیگر هم هستند، مثلا دستمزد ۴۰۰ هزار دلاری دارد اما بیاید بالای یک میلیون می خواهد.

باور کنید شدنی است. فقط مدلش را دوستان جور دیگری می خواهند حل کنند، مدل من اینطور نیست. زمانی که فرهاد مجیدی هم آمد. همه گفتند نمی شود، من گفتم می شود.

می خواهم چند گزینه بپرسم، شما ترتیب بگذارید که در وضعیت امروز استقلال کدام بیش از همه مقصر است؟ بین مدیریت، کادر فنی، بازیکنان، عوامل جانبی.

مدیریت و کادر فنی بیشتر مقصر هستند.

در زمان جواد نکونام، پیش آمد به شما زنگ بزند و از شما کمک بخواهد یا مشورت بگیرد؟

در یک مقطع به یکی از دوستانش خودم پیام دادم گفتم با این روش به مشکل می خورد.

واکنش جواد نکونام چه بود؟

من چیزی نشنیدم.

یعنی هیچوقت از شما درخواست کمک نکرد؟ کمک فکری یا مشورت؟ یا از شما دعوت کند سر تمرین؟

مشورت خیر، سر تمرین بله دعوت کرد رفتم، امسال هم در ختم خدابیامرز پدر خداداد عزیزی دیدمش، یک چیزی هم به مهدی هاشمی نسب گفتم که اینجا نمی شود گفت.

زمانی که اعلام شد استقلال به هلدینگ خلیج فارس واگذار شده، خوشحال شدی؟

بله!

هنوز هم خوشحالی؟

خیر! من همان موقع گفتم آن سمت ۵ تا بانک است و فکر کنم پرسپولیس به مشکل بخورد اما حالا، اصلا آن سمت هیات مدیره ای است؟ کسی می داند نام اعضای هیات مدیره را؟ اصلا چیزی شد؟ اتفاقی افتاد؟ کسی خبر دارد رییس هیات مدیره کیست؟ آکادمی به راه است. تیم شان به راه. نفرات را درست چیدند. یه کریم باقری کم بود، او را هم آوردند. ما هیچی...

هوادار استقلال می گوید آقا من شصت سالم است، هفتاد سالم است، این اتفاقات باشگاه در روحیه من تاثیر می گذارد. گناهش چیست؟ چطور می توانید؟ انسانیت، مسلمانی، به چه اعتقاد دارید؟

اینجا در این لحظه هر صحبتی که داری، صحبت پایانی، این شما و این دوربین خبرورزشی.

بیاییم در راه پیشرفت و نترسیم از آدم های بزرگ. متاسفانه مد شده آدم هایی می خواهیم بیاوریم که از بالا نگاه شان کنیم، حتی از کنار هم نگاه شان نکنیم چه رسد به اینکه آنها را بالا ببینیم. اینجا، باشگاه استقلال برای هوادارش است، شما انشاالله موفق و زنده باشید اما این همه آدم آمدند و رفتند، شما هم می روید، منِ پیشکسوت باشگاه می مانم. سنگ انتهای آن رودخانه ما هستیم. زحمت کشیدیم برای این باشگاه. وظیفه مان بوده و افتخار هم می کنیم. شما را به خدا، یک طوری شود که همه قوی تر شویم. فقط موضوع من نیست، در این چند وقت از اول صحبت کردم. آخرش هم به شررم می شود گفتن این حرف ها اما فدای سر باشگاه و هواداران، حرف حق را می زنم، تا آخر هم حرف حق می زنم.